دیشب با دوستم رفته بودم رستوان،
روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود،
معلوم بود باهم دوست هستن ،
اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد ،
قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست ،
دختره شروع کرد به آمار دادن،
سرمو انداختم پایین،
دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم ،
با نگاهش قبول کرد،
بلند شدن،
پسره جلو رفت که حساب کنه
دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت.
براش نوشته بودم…
“ خیـــــــلی پستی
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری صبح بلند شی وببینی که دیگه دوستش نداری....خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی ....خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا ...خیلی سخته اونکسی که اومدوکردت دیوونه هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه...خیلی سخته اگه عمر جادوی شعرت تموم شه نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه ...خیلی سخته اون کسیکه گفت واسه چشمات می میره بره ودیگه سراغی ازتوونگات نگیره ....خیلی سخته نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرتشه ...خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفرشه تازه فردای همون روزدوست عاشقش خبر شه ...خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی وسط راه اما ازعشق،یه کمی ترسیده باشی...خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی ازخودت می پرسی یعنی،میشه اون بره زمانی؟...خیلی سخته توی پاییز باغریبی آشنا شی اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جداشی ...خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اونو ببینه ...خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه چقدر از گریه اون شب،چشم تو سرش شلوغه ...خیلی سخته واسه اون بشکنه یه روز غرورت اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت ...خیلی سخته بودن تو واسه اون بشه عادت دیگه بوسیدن دستات واسه اون بشه عبادت ...خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی تا که بین دوپرستو نباشه هیچ اختلافی ...خیلی سخته اونکه دیروز واسش یه رویا بودیاز یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بود...ی خیلی سخته بر ی یکشب واسه چیدن ستاره ولی تا رسیدی اونجا ببینی روزشددوباره خیلی سخته که من وتو همیشه باهم بمونیم
انقدرعاشق که ندونن دیوونه کدوممونیم
بذار یواش شروع کنم ? همنفس گلم ? سلام
آرزوهام راضی شدن ? دیگه به تن میرسم
گفتم چیا گفتی بهم ? گفتی که آینده داری
دنیا همش عاشقی نیس? گریه داری ? خنده داری
گفتم که گفتی من باشم ? به لحظه هات نمیرسی
به قول دل شاید دلت گرو باشه پیش کسی
خلاصه گفتم که چشات قصد رسیدن نداره
رویاها کاله و دسات خیال چیدن نداره
گفتم که گفتی زتدگیت غصه داره? سفر داره
هم واسه من هم واسه تو با هم بودن خطر داره
گفتم تو گفتی رویاها مال شبای شاعراس
شهامتو کسی داره که شاعر مسافراس
مسافرا اون آدمان که با حقیقت می مونن
تلخیاشو خوب می چشن ? غصه هاشو خوب میدونن
گفتم فقط میخوای واست یه حس محترم باشم
عاشقیمو قایم کنم ? تو طالع تو کم باشم
گفتم که گفتی ما دو تا به درد همنمیخوریم
ولی یه جا مثل همیم ? هردومون ازغصه پریم
گفتم تو گفتی میتونیم یادی کنیماز همدیگه
اما کسی به اون یکی لیلی و مجنون نمیگه
گفتم تو گفتی سهممون از زندگی جدا جداست
حرف تو رو چشم منه اما اینام دست خداس
هرچی که تو گفته بودی گفتم به دل بی کم و بیش
حال خودم ؟ نه راه پس مونده برام نه راه پیش
این حرفای خودت بوده ? از من دیوونه تر دیدی ؟
اصلا نگفتم اینا رو خودت دیدی یا شنیدی
دلم که حرفاتو شنید اول که باورش نشد
ولی نه ? بهتره بگم ? نفهمیدش ? سرش نشد
یه جوری مات و غم زده فقط به دورا خیره شد
رنگ از رخش ? نه نپرید ? شکستو مرد و تیره شد
بلور رویاهام ولی چکید مث خواب تگرگ
آرزوهام از هم ? رسید ته کوچه ی مرگ
راستش ازم چیزی نموند به جز همین جسم ظریف
خوب میدونی چی میکشه غریب تو خونه ی حریف
نگی چرا نوشته هام لطیف و عاشقونه نیست
رویا و آرزوم که هیچ ? حتی دل دیوونه نیست
زیبا باید تنهایی من این نامه رو سیا کنم
رسم گذشته ها میگه باید به تو نگا کنم
حرفاتو گفتم به خودت ? ببینی راستی تو زدی
اصلا توی ذات تو هست ? یه همچی چیزی بلدی ؟
اگر تو بیداری بودم ? بشین میادش خبرم
اگر نگفتی بنویس ? من میخوام از خواب بپرم
دوست دارم ? چه توی خواب چه توی مرگ و بیداری
فدای یه تار موهات ? که تو منو دوس نداری
مواظب آدما باش ? زندگی گرگه زیبا جون
خدای رویای منم ? هنوز بزرگه زیباجون
طعم تلخ واقعیت:عشقت 30تا
بی اف ردیف کرده باشه
كاش می شد نغمه یاران شنید
كاش می شد شور و مستی را چشید
كاش می شد بانگاهش تر شویم
كاش می شد ناز او را هی كشید
كاش می شد عشوه معشوق دید
كاش می شد رنج عشقش را كشید
كاش می شد همچو باران در كویر
با دل و جانش تمنا را كشید
كاش می شد با لبانش یار بود
كاش می شد نوش دارو را چشید
كاش می شد همراه حرف دلش
كاش می شد با دل او زار گریست
كاش می شد غرق خواهش می شدیم
كاش می شد هق هق عاشق شنید
كاش می شد با صدایش مست شد
كاش می شد با حضورش سبز شد
كاش می شد در دلش غوغا بریخت
كاش می شد با لب حسرت گریست
كاش می شد همچون سیاوش بود زار
كاش می شد نغمه هایش را شن
__________yalda_pak________
بشین که حرفای زیادی دارم/ برای تو پیشنهادی دارم/
اگه یه کم چاقی و تیپت بده/ پولتو بیخودی به دکتر نده/
لُپای ابطحی رو دیده بودی؟/ قصهی چاقیشو شنیده بودی؟/
یهو گرفتنش با هیکل بد/ رف تواوین آلن دلون شد اومد /
نگو کسی براش غذا نبرده/ شکندارم تا میتونسته خورده/
رژیم نگیر الان که شیر تو شیره/ بذار رژیم بیاد تورو بگیره/
معجزهی اوین یکی دو تا نیست/ کلّشو بنویسم تو صفحه جا نیست/
یه جاییام هس که تو دنیا تکه/ شنیدم اسم اونجا کهریزکه/
میگن یکی که حاشیه نورده/ رفته و کهریزکو کشف کرده/
کشف اونه که صدا کنه مثل بُمب/ درس مث کشف کریستف کلُمب/
اونجا یه جاییه که «این» «اون» میشه/ کافر اگه بره مسلمون میشه/
فضای اونجا خیلی روحانیه/ پات برسه عوض شدن آنیه/
کشف و شهودی که میگن همینه/ آدم فقط باید بره ببینه/
فک نکنی دارم دروغ میگم هاااا/ کلیپشو نشون دادن تو سیما/
بنده میخوام از سر خیرخواهی/ فراجناحی و خدا گواهی/
نامه بدم به سازمان ملل/ یه نامهی منطقی و مُستدل/
بگم جناب «بان کی مون» هاو آر یو/ بنده ام از ولایت ابر قو/
سران کشورا که جمعن اونجا/ از آسیا گرفته تا اروپا/
کُلّهم اجمعین بخوان یا نخوان/ با «تُوپولُف» همّه رو بفرس بیان/
بگو که سالم برسن به این سر/یا اگه مُردن فبها، چه بهتر/
میخوایم از اینا اعتراف بگیریم/ ما توی اینجورکارا بینظیریم/
فریب انگلیسیا رو خوردیم/ دنیارو دست کافرا سپردیم/
یکیش «حسین باراک اوباما»ی بد/ این آدم سیاهروی مرتد /
من نمیفهمم مگه دینش چشه/ که ول کنه بره مسیحی بشه/
به فرض اگه یه روز همین «جرج بوش»/ بیاد بره اوین میشه مثل موش/
همون کسی که طالبانو میکشت/ ریششو اندازه میگیره با مشت/
ما دلمون میخواد همه خوب بشن/ هیکلای تُپل مث چوب بشن/
__________yalda_pak________::)